مهناز اعلایی بروجنی؛ مرتضی بابک معین
چکیده
بر خلاف شعر غنایی سنتی که همواره تجلی پر شور احساسات شخصی بوده است، تغزل جدید رووردی بیان اوای خویشتن خویشی است که از خود به در میآید و با جهانی که او را فرا گرفته مرتبط میگردد،جهانی که او را تبدیل به ...
بیشتر
بر خلاف شعر غنایی سنتی که همواره تجلی پر شور احساسات شخصی بوده است، تغزل جدید رووردی بیان اوای خویشتن خویشی است که از خود به در میآید و با جهانی که او را فرا گرفته مرتبط میگردد،جهانی که او را تبدیل به دیگری میکند. ما در این مقاله برانیم تا با تکیه بر افکار میشل کولو مبنی بر اتحاد ماده –احساس و با توسل به مفاهیم پدیدار شناسی هوسرل به بررسی این موضوع بپردازیم که چگونه برداشت جدید از حس شاعرانه و انگیزه و روح درونی شعر به مفهومی متفاوت از تغزل نزد رووردی میانجامد. همچنین نشان خواهیم داد که چگونه ویژگیهای سبک شناختی و زبان شناختی خاص شعر این شاعر بزرگ قرن 20 ، شعری خلق میکند که در آن روح و بدن شاعر با دنیای او پیوند میخورد.در دیوان شعر این شاعر به نام "تخته های سقف" ،که بویژه ما در این تحیق به ان ارجاع میدهیم، اکثر ویژگی های شعری او مشاهده میشود. و در نهایت هدف ما در این مقاله این خواهد بود که نشان دهیم چگونه فرمهای غیرشخصی و بازی با ضمایر شخصی به شاعر این امکان را داده تا به گونهایی متناقض شعر غنایی بیافریند. و اینگونه شعر رووردی دیگر بیان تنها من شاعر نیست بلکه به گفته کولو پیوند من، دنیا و کلمه است. و این همان گشودگی به جهان پدیدار شناسی است.